استادجلسه:مسافر بهرام
نگهبان جلسه:مسافر مجتبی
دبیر جلسه:مسافر وحید
خلاصه سخنان استاد.
استاد در ابتدا فرمود: خدا را شاکرم بابت این جایگاه و از ایجنت محترم آقا مهرداد و آقا افشین و آقا مجتبی تشکر می کنم که در این جایگاه که قرار گرفتم.
در مورد دستور جلسه من در جایگاهی نیستم که در مورد وظایف راهنما صحبت کنم ولی این نکته مسلم است که راهنماها راه سخت و دشواری را طی کرده اند تا به جایگاه راهنمایی برسند.
واگر بخواهم در مورد وظایف رهجو صحبت کنم ، رهجو یعنی جوینده راه درمان اعتیاد و رهجو باید موارد ذیل را اجرا کند تا بتواند به رهایی برسد.
یک رهجوی خوب باید داروی خود را به اندازه و سر وقت مصرف کند،به موقع به جلسه و لژیون بیاید و فرمانبردار راهنما باشد،باید حرمت های کنگره ۶۰ را رعایت کند،در سفر اول نباید با مسافران دیگر در ارتباط باشد،در کار دیگران دخالت نکند و کسی را سرزنش نکند، گوش به حرف راهنما باشد و بقولی سر خود را با سر راهنما عوض کند،به ایجنت و مرزبانان و راهنماها احترام بگذارد و اگر این موارد را اجرا کند مسافر به راحتی به درمان می رسد.و رعایت تمامی این نکات به نظر من کار بسیار ساده و آسانی است و رعایت این مسائل نکنه مهم مسافر در طول سفر است که نتیجه آن در پایان کار برابر است با حال خوش و آسایاش و آرامش،که البته نا گفته نماند لازمه همه این موارد و حرمتها صداقت مسافر و در مرحله اول صادق بودن با خودش و در ادامه صادق بودن با راهنما است.
ایشان در ادامه خاطر نشان شدند:بارها در سفر اول از زبان راهنمای خودم یک جمله را می شنیدم که خطاب به همه رجویان می گفت که :بالاترین دستمزد و هدیه از طرف شما برای من ،دریافت گل رهایی از دست جناب مهندس و سلامتی شمات،و این برای من بسیار خوشایند بود که در این فرصت را غنیمت شمردم و گفتم. 
ایشان در پایان از کسانی که در کار ساختمانی در شعبه زحمت کشیده اند تشکر کرده و گفتند:منی که نمی توانم به صورت فیزیکی در کنگره خدمت کنم می توانم به صورت مالی در جاهای مختلف خدمت کنم،شاید در این صورت مقداری از دین کنگره نسبت به من سبک شود .از اینکه به حرفهای من گوش دادید بسیار ممنونم.
جلسه پنج شنبه مورخ98/08/09 با دستور جلسه وادی دوم و تاثیر آن بر من
راهنما ,جلسه ,مسافر ,کنم ,کار ,رهجو ,که در ,در این ,در مورد ,سفر اول ,این جایگاه
درباره این سایت