استاد جلسه: مسافر فرهاد
نگهبان جلسه:مسافر سعید
دبیر جلسه: مسافر فرشید
استاد در ابتدا از ایجنت محترم ،مرزبانان گرامی و راهنمای گرامی خودشان ،بابت جایگاه استادی تشکر و قدر دانی کردند و خداوند را شاکر وسپاسگزار شدند که در این جایگاه قرار گرفتند تا خدمت کنند و آموزش بگیرند.
من قبل از ورود به کنگره 60 واژه ای به نام تفکر برایم آشنا نبود و بدون تفکر و دست به انجام هر کاری میزدم و نتیجه آن جز شکست و نامیدی نبود و همیشه نسبت به تمام اطرافیان و خانواده ام بی تفاوت بودم و بر این باور بودم که هیچ کاری را نمیتوانم انجام دهم.
در ابتدای ورود به کنگره سفر خوبی را تجربه نکردم و با وجود منیت و غروری که داشتم از آموزش گرفتن و رسیدن به حال خوب دور شدم ، که همین رفتار اشتباه من باعث شد مدت 6 ماه از کنگره دور شوم و مجددا به مصرف مواد مخدر روی آروم و حتی تا حد مرگ پیش رفتم.
اما خداوند فرصت دوباره به من داد و در ادامه ی راه راهنمای گرامیم آقا علی با دلسوزی و مهربانی زیاد من را تشویق کرد و مسیر درست را به من نشان داد و اولین نقطه تفکر برای من ایجاد شدکه با خدمت کردن شروع یک حس و حال جدید را تجربه کردم. خیلی دوست داشتم در قسمت آبدارخانه خدمت کنم ، یک هفته بعد از این که در ذهن خودم تصویر سازی خدمت در آبدارخانه را داشتم ، این خدمت به من واگذار شد و تغییرات مثبت زیادی ایجاد کرد.
در مسیر درمان برای من مشکلات زیادی بود که یکی از آنها مسئله مالی بود.باز هم چیزی که بسیار کمکم کرد م با راهنمایم بود که من را تشویق کرد در قسمت ساخت و ساز ساختمانی و تعمیرات خدمت کنم و صبر کنم تا زمان مناسب و شغل مناسب بعد از سفر اول پیدا شود . درست همان طور شد که و بعد از سفر اول شغل مناسبی پیدا کردم و با تفکر شروع کردم به پس انداز کردن تا جایی که در مراسم گلریزان برای اولین بار شرکت کردم و باز هم در روان من تاثیر به سزایی داشت و تمامی اینها را در مرحله اول از کنگره و بعد از راهنمای خوبم دارم.
جلسه پنج شنبه مورخ98/08/09 با دستور جلسه وادی دوم و تاثیر آن بر من
خدمت ,جلسه ,تفکر ,کنگره ,یک ,داشتم ,بعد از ,به من ,که در ,جلسه مسافر ,کردم و
درباره این سایت